پایگاه صالحات - سخنان آیت الله احدی :

مطلبي
را به شما عرض ميكنم شايد نشنيده باشيد .جناب آقاي صديقي شب فاطميه روي
منبر در بيت ايشان ( بيت رهبري ) كه آقاي رييس جمهور نشسته بود،آقاي هاشمي
بود ، سران مملكتي بودند ، قوه قضاييه ، همه بودند.آقاي صديقي روي منبر اين
مطلب را گفت و آن را نتوانست تمام كند .همين كه خواست تمام كند فرياد گريه جمعيت و حضار بلند شد .
ديدند
اين جمعيت بسوي آقا دارند حمله ميكنند كه به عنوان تبرك به ايشان دست
بزنند .آقا را بردند و ديگر نتوانستند جمعيت را اداره كنند .
وآن مطلب اين بود :

من
همه ساله مكه كه ميرفتم قبل از رفتن به مكه به محضر آيت الله بهاءالديني
ميرسيدم و توصيه ميخواستم از ايشان.ايشان به من توصيه هايي ميكرد و من اين
توصيه ها را در سفر مكه عمل ميكردم . بعدهم كه داشتم ميامدم ، يك عمامه اي
يا چيزي را براي ايشان هديه ميخريدم .
اين دفعه كه رفتم محضر ايشان اين مطلب را فرمودند :
شما وقتي كه ميرويد مسجدالنبي از قسمت جنوب شرقي مسجد ، از آن قسمت هفت قدم ميايد به جلو و
قسمت بعدي را هم گفت كه من نميتوانم دقيق به شما بگويم . به خاطر اينكه
ايشان اين را به وديعت پيش من گذاشت . آن وقت از دو طرف به من دستور داد
وقتي كه قدم زدي آمدي جلو رسيدي به آنجا ،آنجا بنشين و اين ذكر سبعه را بگو. اين ذكر را كه گفتي انشاءالله به حوائجت خواهي رسيد .
ذكر
سبعه عجيب است ، علامه حسن زاده آملي بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب اذكار
سبعه را دارد كه اينها را از آسيد علي آقا قاضي گرفتند . ذكر سبعه واقعاً
يك ذكريست كه معجزه ميكند در نفس انسان عجيب معجزه ميكند .
آقاي
صديقي مي گويد ، عرض كردم: آقاي بهاءالديني چه وجهي دارد كه من بايد آنجا
بنشينم و اين اذكار سبعه را بگويم. چه وجهي دارد هفت قدم از آنجا قدم بزنم .
حالا همه دارند مثل شما گوش ميدهند همه دارند دقت ميكنند آقاي صديقي چه ميخواهد بگويد .
گفت : وجهش اين است كه دارم به شما ميگويم فقط پيش شما بماند .
وقتي
كه حضرت زهرا سلام الله عليها آمد براي دفاع از علي ابن ابيطالب عليه
السلام بدنش خون آلود بود وقتي كه آمد ، كه داخل مسجد وارد نشد وقتي كه
برگشت ديگر توان از او رفت ديگر به گونه اي شد كه ميخواست ادامه راه را
بدهد نتوانست ، آنجا نشست و فكر ميكنم كه آن مكان به خون فاطمه سلام الله عليها رسيده است . آنجا حاجتتان را بخواهيد .
فرياد گريه جمعيت بلند شد
بعد آقاي بهاء الديني ميگويد : اين كار را انجام بده .
ايشان ميگويد
من رفتم اينكار را انجام دادم حالا تو نگو آقاي بهاء الديني خودش هم نظر دارد ، نيت دارد ، يا حاجتي دارد .چون خودش مشرف نمي شود .
حالا
جالب اين است كه حضار دارند به آقاي صديقي توجه مي كنند ازاعيان شخصيتي
مملكت ، و هم آقاياني كه شركت كننده بودند ، ايشان هم با ضرس قاطع دارد
مطلب را مي گويد.
گفت : من
رفتم مدينه همين كار را انجام دادم ، بعد از اين رفتم مكه ديدم از بلند گو
صدا ميزنند : آقاي صديقي دوباره بروند مدينه . من دوباره رفتم مدينه ، چند
روزي مدينه ماندم ، وقتي برگشتم به ايران يك عمامه اي خريده بودم رفتم
محضر حاج آقا ، رسيدم، تا سلام عليك كردم بدون اينكه حرفي بزنم ،
حاج آقا بهاء الديني فرمودند:
ميداني ثمره ذكر امسال چه بود ؟
گفتم : نه
گفت : نميداني ثمره ذكر امسال چه بود ، نگرفتي؟
گفتم : نه
فرمود : امسال ثمره ذكر شما يكي اين بود كه شما دو بار آمديد مدينه،
گفتم شما مطلعيد من دو بار امسال آمدم مدينه .
گفت : بله آنجائي كه نشسته بوديد ذكر مي گفتيد در آنجا با تو بودم.
اين نوارش دربيت آقا هست،دم در كه مي فروشند ، نوار سه سال قبل فاطميه
بعد برگشت و گفت :
ثمره دوم اينجا بود :
كه تا گفت مجلس به هم پاشيد اينقدرمردم به خودشان زدند وگريه كردند كه آقا تشريف بردند ؛ ديدند كه ديگر نمي شود جمعيت را اداره كرد .
فرمودند : ثمره دوم اين بود كه آن نيتي كه من ميخواستم ، به آن نيت رسيدم ، و آن اين بود
كه امسال مقام معظم رهبري به ديدارامام زمان نائل آمد .
تبديل از فايل صوتي به متن توسط آقاي كامراني.
دانلود فايل صوتي